حلالم کن نمی دانم اگر رنجیده خاطر هستی ازدستم اگر دینی ز تو بر گردنم مانده بدان بار سفر بستم حلالم کن که بعد از رفتنم اینجا چنان سرگشته ی تنها به این یک جمله محتاجممیرزا24/7/1394