ایج و شعرهای میرزا | ||
یاقوت نگین روی انگـــــــــشتر بود یاقوت نه آن یاقوت نظاره کن به مرگ من شنید تـــابوت و از تابوت گر خورد زلف آن درچین نمایی از همان ماچین زدم دستی به پا خواستم من ازپهلوت وآن پهلوت تو یاس این دلم بودی مشو هرگز تو یــــــاس من کشیدی برهم آن ابروت کشیدم من رخ ازآن روت نگاهی بر زمــــین انداز که رخ در زیر رخ بینی به رنگ مــوت در آوردی شرابی از دل آن موت بدادم بر تو مــــن جـــــانم نشان دادی به من جانم که میرزا خوب می داند تـــفاوت بـین لوت با لوت *میرزا* [ سه شنبه 94/2/29 ] [ 6:18 عصر ] [ میرزا ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |